بوریرام-استقلال
عقربه هاى ساعت نمايانگر ساعت شش و نيم عصر است، اما نه نشانى از انبوه آگهى هاى تجارى پيش از مسابقه هاى فوتبال است و نه حتا تيزر برنامه فوتبال برتر كه نمايانگر پخش مستقيم فوتبال است. مدتى زمان مى برد تا خلاصه مزدك ميرزايى با نوعى شرمندگى و با صدايى كه لرزش در آن مشهود بود اعلام كرد كه مسابقه با تاخير پخش مى شود و هنوز آغاز نشده! لاپوشانى خنده دارى كه در دنياى كوچك اطلاع رسانى بلافاصله قابل تشخيص است و دريافتن اين موضوع كه اصل داستان چيز ديگرى است.
واقعيت آن است كه موضوع خست صدا و سيماست و عدم دست به جيب بودن! تلويزيونى ها كه با پرداخت حداقل پول، همه ى بازى هاى ليگ برتر را پخش مى كند و از كنار آن درآمد ميلياردى كسب مى كند، بدجورى به پخش هاى مفتى بد عادت شده است و زمانى كه صحبت مسابقه اى مى شود كه يك شركت خارجى حق پخشش را خريده است از راهكارى استفاده مى كند كه به آن چانه زنى تا لحظه ى آخر مى گويند، به اين ترتيب كه مسئولان بخش بازرگانى صدا و سيما تا آخرين لحظه منتظر مى مانند و وقتى كه آن شركت ميبيند كه به اصطلاح دارد مسابقه مى سوزد و چند ساعت به شروع نمانده به قيمت نازل صدا و سيما تن مى دهند! امرى كه البته در مورد مسابقه ى ايران-لبنان جواب نداد و تلويزيونى ها بد جورى رو دست خوردند!
در اين هنگام است كه صدا و سيما به سراغ گزينه ى ديگرى مى رود و آن دزدى از شبكه هاى ماهواره اى همسايه است ( البته اگر به كسى بر نخورد! ) و با قطع كردن صداى پس زمينه گزارشگر عرب و گاهى هم با صداى اعصاب خورد كن آن رفع تكليف مى كنند و آرم شبكه ى مادر مرده را هم با يك لوگوى مسخره مى پوشانند. كه اين مورد هم با توجه به عدم پخش مستقيم از سوى هيچكدام از شبكه هاى همسايه تير صدا و سيما به سنگ خورد و مجبور شدند به انتظار بمانند تا الجزيره وقتى با نيم ساعت تاخير مسابقه را پخش كرد آن را براى مردم مشتاق و اعصاب خورد شده اى كه ثانيه هايى پيش خبر خوردن گل ايران را هم شنيده بودند پوشش دهد!
وقتى هم كه مستاصل و نا اميد به راديو ورزش پناه مى بردى تا به صورت زنده بازى را دنبال كنى، صداى پر خش همراه با قطع و وصل كامران جعفرى را مى شنيدى كه به وسيله تكنولوژى پيشرفته دنيا يعنى يك تلفن دستى و از لابلاى جمعيت مشغول به گزارش بود! و هر زمانى تماشاگران لبنانى اراده مى كردند با تشويق هاى خود صداى نحيف راديوى ايران را تحت تاثير خود قرار مى دادند و به جز خش خش و هياهو چيزى از راديو به گوش نمى رسيد!
حال اين پرسش پيش مى آيد تا به كى كشور ثروتمندى مانند ايران بايد از چنين روشهايى كه كم ازدزدى نيست و به هيچ وجه كم از گدايى ندارد، اقدام كند؟ مگر نه اين است كه همه ى هزينه اى كه صدا و سيما مى كند از كنار پخش آگهى هاى تجارى بيشمارى كه در پيش و لابلاى مسابقه ى فوتبال پخش مى كند جبران مى كند و مطمئنا سود هم خواهد برد!؟ اعزام يك گزارشگر و پرداخت هزينه هاى مربوط به استفاده از امكانات استوديوى اختصاصى مگر چه هزينه ى وحشتناكى قرار است بر روى دست صدا و سيما بگذارد؟ آيا شبكه ورزش كه پس از هياهوى بسيار به ميدان آمد و چشم ورزش دوستان را به جمالش روشن نمود به اين روش ها مى خواهد با غولهاى رسانه اى كشورهاى همسايه مقابله كند؟
به هر روى مسابقه ى ايران و لبنان با يك شكست تاريخى در عرصه فوتبال براى وزرات ورزش و يك شكست تاريخى تر در زمينه رسانه براى صدا و سيما ى ملى ايران به پايان رسيد. هر چند كه ما ايرانيان متخصص كسب اين نوع شكست هاى خاص هستيم!
منبع: گل
ایران5-0لبنان / گلباران لبنان در آزادی/ هت‌تریک کاپیتان نکونام 
بدون شرح از برنامه نود
حرکت بسیاز زیبا و ارزشمند فرهاد مجیدی در بازی الغرافه+عکس